per
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
2012-01-21
1
2
9
32
41888
زبان استعاره در گفتمان سیاست بین الملل
Metaphors in International Political Discourse
ارسلان قربانی شیخ نشین
ghorbani@tmu.ac.ir
1
دانشیار گروه روابط بین الملل دانشگاه خوارزمی
زبان استعاره در همه حیطه های ارتباطاتی از جمله گفتمان سیاسی مورد استفاده قرار می گیرد. هردوره از تاریخ استعارات مختص به خود را داشته است. از آنجایی که زبان به طور گسترده ای دارای ساختار های متفاوت فرهنگی و اجتماعی است می تواند باعث سوء تفسیر یا مقاصد عامدانه دیگری در سیاست بین الملل قرار گیرد. استفاده از زبان استعاره در حیطه روابط بین الملل آن هم جایی که استفاده از زبان به شکل استعاره توسط سیاستمداران فورا به زبانهای دیگر برگردانده می شود می تواند به سوءتفاهمات و برداشتهای گوناگونی منجر شود که برخواسته از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی ملل مختلف است. در این مقاله به بررسی استعاره هایی می پردازیم که اغلب به طور عمومی در رهیافتهای روابط بین الملل مورد استفاده هستند و فایده آنها در ارتقای فهم بهتر این حوزه مورد بحث قرار خواهد گرفت. ضمنا در این راستا نمونه کاربردهای استفاده از زبان استعاره در گفتمان سیاست بین الملل معرفی شده و مورد بررسی قرار می گیرند. این نوشتار ابتدا با ارایه مقدمه ای از استفاده از زبان استعاره در عرصه سیاست شروع می شود و سپس چند تحلیل از موارد نمونه ارایه می گردد.
Metaphors have been used throughout history to imagine and perform in discourses on international relations and politics. Each historical period has brought different conceptions of main political concepts, often based on natural imagery. Metaphors have different interpretations and translations; so can lead to misunderstandings, based on various political and social structures. This paper is concerned primarily with how metaphors are used in theories of International Relations, and how their notions can make better understanding of international relations. A number of the metaphors that have been used to describe international relation are summarized and analyzed.
https://www.iisajournals.ir/article_41888_8107019ebe8c92f9ee90800e37422232.pdf
سیاست بین الملل
زبان استعاره
استعاره سیاسی
سازه انگاری
لیبرالیسم
رئالیسم
نورئالیسم
Metaphors
international politics
Political Metaphors
Liberalism
Realism
New Realism
constructivism
per
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
2012-01-21
1
2
33
72
41889
جایگاه منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در دهۀ اول قرن بیست و یکم
Iran`s Regional Status in the Beginning of the 21st Century
امیرمحمد حاجی یوسفی
am-yousefi@sbu.ac.ir
1
محمد محمدیان
mohammadtangestan@yahoo.com
2
دانشیار گروه روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی
دانش آموخته روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی
به دنبال حادثه 11 سپتامبر 2001، تحولاتی در منطقه خاورمیانه روی داد که چهرۀ این منطقه را کاملاً دگرگون کرده است به گونهای که نظم منطقه برهم خورده و نظم جدیدی در حال شکلگیریست. در این نظم جدید، برخی بازیگران قدیمی از بین رفتهاند و بازیگران جدیدی با اولویتها و اهداف جدید جای آنها را گرفتهاند. برخی بازیگران قدیمی که هنوز حضور دارند نقش خود را از دست دادهاند و برخی بازیگران نقش برجستهای در بازی سیاست در منطقه به دست آوردهاند. این مقاله به دنبال بررسی این نظم جدید و بازیگران تأثیرگذار در آن است. این مقاله معتقد است که در نظم جدید نقش برخی بازیگران کاهش و نقش برخی افزایش یافته است. سؤال اصلی مقاله این است که، جمهوری اسلامی ایران از چه نقش و جایگاهی در نظم جدید که پس از 11 سپتامبر 2001 در منطقه شکل گرفته برخوردار است؟فرضیه مقاله این است که تحولات منطقه خاورمیانه در دهه اول قرن 21 منجر به صعود جایگاه قدرتی ج. ا. ایران شده است.
Following the events of 11 September 2001, new developments in the Middle East heralded a new era in which it seems that the old order is being replaced by a new one. Some countries are rising while others are descending in power and status. This article seeks to examine this new order in the making. We speculate on the main characteristics of this new order in which some countries are rising as regional powers and argue that important changes in Iran`s regional status in recent years have in many ways expanded Iran`s influence and role in the Middle East and accelerated its drive to confirm its status as a regional power with leading role in the Muslim world.
https://www.iisajournals.ir/article_41889_65d107fc2fc6bf7f40ce21d61a05c70e.pdf
قدرت منطقهای
منطقة خاورمیانه
نظم جدید
ایران
کشورهای عربی
اسرائیل
Middle East
Iran
Power
status
Regional power
per
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
2012-01-21
1
2
73
100
41890
روابط آمریکا و روسیه در عصر نومحافظه کاران 2008- 2000؛ همکاری و تنش
US-Russia Relations in a Neoconservative Era (2000-2008)
Cooperation and Tension
سید محمد کاظم سجاد پور
sajjadpour@sir.ac.ir
1
فاطمه تفتیان
f.ut1387@gmail.com
2
دانشیار دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه
دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
روابط آمریکاو روسیه از دیرباز مورد توجه تحلیلگران روابط بین الملل قرار گرفته است. این روابط در مقاطع مختلف تاریخی دوره های مختلفی از همکاری و تنش را تجربه کرده و ضمن پشت سرگذاشتن فراز و فرودهای بسیار، تآثیر زیادی بر مناسبات سایر کشورها و نظام بین الملل داشته است. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و طی دهه 1990 رابطه این دو کشور از تنش کمتری برخوردار بود، اما در فاصله زمانی 2000 تا 2008 که نومحافظه کاران در آمریکا بر اریکه قدرت تکیه زدند، سیر روابط دو کشور پس از مقطع کوتاهی از همکاری رفته رفته پر تنش شد تا این که در سال 2008 و در جریان بحران اوستیا، این تنش به اوج خود رسید. از زوایای گوناگون می توان به علل این افزایش تنش پرداخت؛ می توان به نقش افراد و شخصیت ها توجه کرد و از منظر رهیافت تصمیم گیری که دولت را مترادف با تصمیم گیرندگان رسمی دولت می داند به این مسئله نگاه کرد؛ می توان بر اساس رویکردی نوواقع گرایانه برنقش ساختار نظام بین الملل در این افزایش تنش تأکید کرد یا اینکه با رویکردی سازمانی به درون کشور رفت و نقش نهادها، سازمان ها و نیروها را در سیاست خارجی و افزایش تنش در روابط این دو کشور پر رنگ جلوه داد. پژوهش های مختلفی از زوایای یاد شده افزایش تنش را در روابط آمریکا و روسیه در این دوره بررسی کرده اند. اما کمتر پژوهشی به نقش جریان های فکری در این افزایش تنش توجه کرده است؛ نکته ای که ما در این پژوهش به دنبال بررسی آن هستیم؛ نومحافظه کاران به عنوان یک جریان فکری چرا و چگونه باعث افزایش تنش در روابط آمریکا و روسیه شده اند؟ به منظور پاسخ گویی به این پرسش، سعی می کنیم به سه پرسش دیگر پاسخ دهیم؛ روابط آمریکا و روسیه چه فراز و فرودهایی را پشت سرگذاشته است؟ عوامل مؤثر بر این فراز و فرودها چه بوده است؟ و در نهایت نقش نومحافظه کاران آمریکا در این فراز و فرود چگونه قابل تحلیل است؟ نقطه تمرکز این پژوهش آن است که جریان های فکری در آمریکا و روسیه بر فراز و فرود روابط این دو کشور از سال 2000-2008 نقش مهمی بیش از افراد، نهادها و ساختارها داشته اند، به طوری که حتی گاهی افراد و نهادها را نیز تحت تآثیر گذاشته و ساختارها را نیز نادیده گرفته اند. جریان فکری نومحافظه کاری که در سال های 2000 تا 2008 قدرت سیاسی را در آمریکا به دست گرفت، نقش بسیار مهمی در افزایش تنش در روابط آمریکا و روسیه در این دوره بازی کرد.
Relations betweenAmericaand Russia havebeenof interest toanalystsof international relations since long time ago. This relationship has experienced different periods of cooperation and tensions in different historical sections and by having a lot of ups and downs had a great impact on other countries’ relationships and international system. Afterthe collapse ofthe Soviet Union duringthe 1990s, there was less tension between the two countries but in the interval 2000-2008 the neo-conservatives came to power in America, so their relations became gradually tense after a short bilateral cooperation, and the tension reached its peak, during crisis in South Ossetia, in 2008. We can consider the cause of this increasing tension from different perspectives, including people and the celebrities role, and look at the problem from the perspective which adopts decision making approach in which the government is equivalent to official decision makers of the government. We can emphasize on the role of structure of international system in the increasing of the tension according to neo-realistic perspective or go within the country with an organizational approach and highlight the role of institutions, organizations, and forces in the foreign policy and increasing tension in bilateral relations.Various studies have considered the increasing tension in relations between America and Russia in this period from foresaid perspectives but fewer researches have considered the role of stream of thought in this increasing tension. We note that in this study, we sought to investigate: why and how have neo-conservatives as a stream of thought caused the increasing of the tension in relations between America and Russia? In order to answer this question we will try to answer three questions: what are the ups and downs of the relationship between America and Russia? What factors were effective at these ups and downs? And finally, how can the role of neo-conservatives be analyzed in these ups and downs? The focus of this study is that the streams of thoughts in America and Russia have played a key role in ups and downs of the two countries relations more than individuals, institutions and structures from 2000 to 2008, so that they haveoccasionally influenced even individuals and institutions and ignored the structures.The neo-conservative thought that took political power in the years 2000 to 2008 in America has played very important role in increasing tension in relations between America and Russia in this period.
https://www.iisajournals.ir/article_41890_e7ac5c56f964fbf276e616dcf93cd023.pdf
آمریکا
روسیه
نومحافظه کاران
سیاست خارجی
America
Russia
Neo-conservatives
Foreign Policy
per
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
2012-01-21
1
2
101
130
41891
نمایندگی/ سخنگوییِ جهان اسلام: چیستی ادّعا و کیستی مدّعی
Representation/Spokesmanship of Islamic World: What and Who?
محسن خلیلی
mohsenkhalili1346@yahoo.com
1
رضا دانشمندی
reza.daneshmandi@gmail.com
2
سیّدمحسن موسویزاده جزایری
mm_jurnalist@yahoo.com
3
استادیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی
دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی
زایش هویّت، هنگامی امکانپذیر میشود که در پیوندهای دوسویه، بر «خود/ دیگران»، تأکید شود. پرسش«چه کسی میتواند سخنگوی جهان اسلام باشد؟»، کمینه، از دو منظر قابل بررسی است: سخنگوی جهان اسلام از منظر خودِ جهان اسلام کیست و چه شاخصهایی باید داشته باشد؛ و، دیگران یا همان مخاطبان ِجهان اسلام، در عالم واقع، چه کسی را سخنگوی جهان اسلام میدانند و حاضرند سخناش بشنوند و پاسخاش گویند. در این مقام، دو گونه میتوان سخن گفت: هنجاری و توصیفی. ازیکسو، میتوان انتزاعی و آرمانی سخن گفت و تعیین تکلیف نمود و بدون درنظرگرفتن واقعیّتهای عینی جهان، از ویژگیهای سخنگوی جهان اسلام سخن راند و بر دیگران وظیفه دانست که از او تبعیت کنند و امّ القرای جهان اسلاماش بخوانند. راه دیگر، البتّه از عالم واقع میآغازد و درصدد برمیآید درک کند که «دیگران» یا مخاطبان ِجهان اسلام، چه کسی را بهعنوان سخنگوی جهان اسلام، معتبر میشمارند. بنابراین، میبایست، یک بار به خودِ کشور اسلامی مدّعی سخنگویی دقّت کرد، و یکبار، به دیگریِ جهان اسلام. نگارندگان در این مقاله، ضمن مطرحساختن پرسشهایی ذهنی و فلسفی، با بهرهگیری از نظریه عمومی ارتباطات و با تکیه بر متد روششناسانه امیک/ اتیک، تلاش میکنند نشان دهند که پاسخ به پرسش چه کسی نماینده و سخنگوی جهان اسلام است، بسیار دشوار است و نیازمند پژوهشی چندزاویهای است که در آن، میبایست هم از روشهای پژوهش توصیفی بهره گرفت و هم از شیوههای میدانیِ پژوهش و متدهای همپیوند با پژوهش کیفی. کاری است بسی سخت در پاسخ به پرسشی که در آغاز، بسیار سهل و ساده به نظر میآید.
Who can function as spokesman of the Islamic World? One needs to answer this question based on the dichotomy of "self" and "others". First, what are the characteristics that Islamic World considers for such an entity? Next, how others in non-Islamic world would regard such a representative? Normative and descriptive approaches could be adopted to answer the main question. On the one hand, it can be a subjective and idealistic response disregarding the objective realities of the world arguing that it is incumbent on others to follow a utopian example of the Islamic world. On the other hand, it can address realities on the ground and understand who is entitled to be the legitimate representative of the Islamic world when it comes to others or non-Islamic world to listen to the spokesman. Based on the general theory of communication and philosophical question, researchers attempt to determine who can function as the spokesman/representative of the Islamic world. To overcome the challenging task, both descriptive research methods and field study techniques have been employed in this paper.
https://www.iisajournals.ir/article_41891_0af1fa397993464619a1c846208c7b04.pdf
جهان اسلام
جهان غیر اسلام
سخن&zwnj
گوی جهان اسلام
خود
دیگر
نگاه از درون
نگاه از بیرون
Islamic world
Non-Islamic World
Spokesman of Islamic World
self
other
per
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
2012-01-21
1
2
131
154
41892
فقه و پویایی ماهیت سیاست خارجی رانشگر/بازدارنده
Fiqh and Dynamic Essence of Foreign Policy:
Preventive/Motive?
محمد جواد رنجکش
ranjkesh@hotmail.com
1
سحر ثروتی
sahar.servati2@yahoo.com
2
استادیار روابط بین الملل دانشگاه فردوسی مشهد
دانش آموخته کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
یکی از حوزه های مهم سیاستگذاری در هر کشور ، عرصه سیاست خارجی به مفهوم راهبرد و اقدام جهت تامین منافع ملی/اهداف ملی در تعامل با سایر بازیگران خارجی و محیط بین الملل است. اهمیت این حوزه ، امروزه با عنایت به تحولات شتابان سیاسی/ اقتصادی/اطلاعاتی صحنه بین الملل ، برای بازیگران بین المللی بیش از پیش مشهود می باشد. در واقع میان ماهیت و سرشت متغیر حوزه سیاست و روابط بین الملل و حوزه پویای سیاستگذاری یک کشور در صحنه سیاست خارجی نوعی تعامل متقابل حاکم است. از دیگر سوی ، با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 1357، الگوی جدیدی از تمشیت امور جامعه و حکومت در تمام عرصه ها از جمله حوزه سیاست خارجی برپایه حاکمیت اصول دینی و بالتبع فقه پدیدار گشت که ویژگی آن ثبات و ایستایی بیشتر نسبت به حوزه پویای روابط بین الملل می باشد. آنچه در این میان انگیزه این نوشتار را تشکیل می دهد ، آن است که سیستم سیاسی یک کشور چگونه می تواند میان این دو حوزه پویا و ایستا نوعی مفاهمه ، تطبیق یا تعدیل را به منظور ابتکار عمل یا پاسخگویی به تحولات بیرونی ایجاد کند.
In any country, one of the main policy making spheres, is the foreign policy realm in the form of strategies and actions to secure national ends/interest in transactions with other actors and international environment. With regard to hyper changes in political, economic and informative of international scene, the importance of this issue is obvious for international actors. In fact, there is a kind of interaction between fluctuating essence of international relations and dynamic area of policymaking in foreign policy in each country. After victory of Iran's Islamic Revolution in 1979, a new and unprecedented pattern of governing in society and government issues was emerged that was based on dominance of religious principles and consequently fiqh, which is more static than dynamic dimension of international relations. The question that motivates this article is how a political system can make a type of discussion, adjustment or amelioration between these two static and dynamic areas so that response to outside changes.
https://www.iisajournals.ir/article_41892_e377ba6804a6e3099c46bf776f373134.pdf
فقه
سیاست خارجی
سیاست و روابط بین الملل
پویایی
ایستایی
Fiqh
Foreign Policy
international relations
Static
Dynamic
per
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
2012-01-21
1
2
155
178
41893
آموزه هاو ساختارهای دموکراسی جهان شهریاز سطوح ملی تا جهانی
The principles and structure of cosmopolitan Democracy: from national levels toward global levels
محمد توحید فام
tohidfam_m@yahoo.com
1
دانشیار دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
بی شک امروزه دموکراسی یکی از مقبول ترین اشکال نظام های سیاسی به شمار می رود و از دیر باز تاکنون اشکال مختلفی از آن توسط اندیشمندان ارائه شده است ولی اغلباینالگوها دارای سمت و سویی ایدئولوژیک بوده اند . دیوید هلد از جمله نظریهپردازان مطرح در حوزه مطالعات دموکراسی است که تلاش نموده با ارائه الگوی دموکراسی جهان شهری گام موثری را در جهت تحقق واقعگرایی دموکراتیک فراسوی ایدئولوژی های راست و چپ بردارد و با دیدی فرآیندی گامی در جهت تحقق حقوق عمومی دموکراتیک ، حقوق عمومی انسانی و مشارکت جهانی او به جهت تکثر هویت انسانی در قالب های ملی ،منطقه ای و جهانی اش بردارد.او عمدتا نگاهی فرآیندی و تکامل گرا به دموکراسی داشته و به اعتقاد وی دموکراسی به عنوان یکی از موفق ترین نظام های بشری روند تکامل گرایانه خود را همواره در گذار از الگوهای وستفالیایی دولت محور به سوی جنبش های نوین اجتماعی و جامعه مدنی جهانی ادامه خواهد داد. او با پیوند اصل خودمختاری و اصل مشارکت ترکیب جدیدی به نام "دموکراسی جهانشهری"، که برداشتی از روابط قانونی دموکراتیک می باشد را ارائه داده است. در این مقاله عمده ترین آموزه ها ، مفروضات اصلی و ساختارهای دموکراسی جهان شهری از سطوح ملی تامنطقه ای وجهانی و گذار از دموکراسی های دولت محور به دموکراسی جهانی به تصویر کشیده شده است.آرزوی نهایی هلد، تحقق آرمانهای الگوی دموکراسی جهانشهری در عرصه جهانی استوتلاش برای یافتن اشکال جدیدتری از جامعه سیاسی جهان شهری که در آن اعضای متعلق به جوامع گوناگون به عنوان شهروندان جهانی گرد هم می آیند تا بر تصمیماتی که بر کل جهان تأثیر می گذارد، اثرگذار باشند.
No doubt that of the more desirable kind of political system is now democracy. Over time, thinkers have presented different patterns for democracy, most of which have been ideologically oriented. As an outstanding theorist in democratic studies, David Held seeks to effectively involve in the realization of democracy beyond right- and left-ideologies, presenting a cosmopolitan kind of democracy. Moreover, through process viewpoint, he attempts to take a step forward achieving public rights of democracy and humanity, and world participating to extend human identity to national, regional and global levels. Held often has process and perfectionist looks for democracy and believes that democracy, as a most successful human being’s system, will sustain its perfectionist process in passage from westphalian stat-oriented patterns towards new social movements and a global civil society. Linking the principles of autonomy and participation, he provides a new combination called “cosmopolitan democracy”; a perception of the democratic legal relations.The study presents major concepts, basic assumptions and structures of cosmopolitan democracy from national to regional and global levels, and the transition from state-oriented democracies towards a global democracy. The Last dreams of Held are to realize ideas of cosmopolitan democracy in global level and to find out novel forms of political society for cosmopolitanism where members from different societies would gather as global citizens in order to impact on decisions effective for whole world.
https://www.iisajournals.ir/article_41893_e86263e3f4f1b0d3a7205026c4760524.pdf
دیوید هلد
دموکراسی
مشارکت جهانی
دموکراسی دولت محور
دموکراسی جهانی
دموکراسی جهانشهری
David Held
Democracy
Global Participation
State-Oriented Democracy
Global Democracy
Cosmopolitan Democracy
per
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
2012-01-21
1
2
179
197
41894
اعتبار احکام کیفری خارجی در فقه اسلامی و نقش آن در توسعه مناسبات بین المللی
The Validity of Foreign Criminal Sentences in Islamic Jurisprudence and its Role in the Development of International Relations
مجتبی جانی پور
janipour@guilan.ac.ir
1
استادیار حقوق دانشگاه گیلان
در عصر حاضر با توجه به تسهیل و امکان رفت و آمد مردم به کشور های مختلف جهان، هرگاه یک فرد مقیم در دارالاسلام اعم از مسلمان و غیر از مسلمان در خارج از آن مرتکب جرم شود و در آنجا محاکمه شده ، تبرئه یا محکوم شود اگر به سرزمین دارالاسلام برگردد از منظر موازین فقه اسلامی حکم صادره در خارج توسط حکومت اسلامی معتبر است یا خیر ؟به نظر می رسد با لحاظ مصالح نظام اسلامی و تشخیص این امر توسط کارشناسان مصلحت سنج تحقق این امر امکان پذیر باشد. در صورت پذیرش احکام کیفری خارجی به ویژه در غالب معاهدات دوجانبه یا چند جانبه از یک سو به استقرار روشمند همکاری های قضایی بین دولتها و زمینه سازی برای گسترش مناسبات و اعتماد متقابل بین ایران ودولتهای دیگر کمک می کند و از سوی دیگر موجب کاهش تحمیل هزینه مادی و معنوی ،بهره مندی از عدالت کیفری بومیو سهولت امکان برقراری ارتباط محکومان با خانواده و بستگان را فراهم می کند.
At the present time, according to facilities available for travelers to visit every country in the world, once a resident of Dar-al-Islam (whether a Muslim or non-Muslim) has been tried, acquitted or convicted of an offence in Dar-al-kufr, is the judgment valid under Islamic jurisprudence after returning to Dar-al-Islam or not? It seems possible by considering the interests of the Islamic system and assessment of policy experts. Whilst foreign criminal sentences accepted, particularly in the context of bilateral or multilateral treaty, it helps to establish judicial cooperation between states in a methodical manner and prepare the grounds to expand relationship and mutual trust between Iran and other countries in one hand, and contribute to decrease material and spiritual expenses, benefit the domestic criminal justice and facilitate the prisoners' contacts with their families, relatives and other close person on the other hand
https://www.iisajournals.ir/article_41894_86733a3be38b75c843fb736f3be215e6.pdf
واژگان کلیدی: احکام کیفری
حقوق جزای بین الملل اسلامی
صلاحیت کیفری دارالکفر
دارالاسلام
.Key points: Criminal judgments
International Islamic Criminal Law
Criminal Jurisdiction
Dar-al-Islam
Dar-al-Kufr