انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
10
4
2021
02
19
گلچین گرایی؛ رهیافتی نو برای تبیین بحران های بین المللی
7
38
FA
سید محمد
امین آبادی
گروه روابط بین الملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی تهران
aminabadi@gmail.com
سید جلال
دهقانی فیروزآبادی
گروه روابط بین الملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی تهران
jdehghani20@yahoo.com
10.22034/irr.2021.124843
با وجود این که بحران های بین المللی یکی از سرفصل های اصلی مطالعاتی رشته روابط بین الملل است؛ اما به نظر می رسد که تبیین آن در دیسیپلین روابط بین المل دچار چالش جدی و اساسی می باشد. بنیان این چالش نیز به نسبت بین نظریه های روابط بین المل و بحران های بین المللی بر می گردد. اساسی ترین پرسشی که در این میان مطرح می باشد این است که آیا انتظار از نظریه های روابط بین الملل با توجه به گزیده گویی و مبانی فرانظری آنها که تنها نوع خاصی از دانش را معتبر می دانند؛ برای توضیح بحران های بین المللی که متغیرهای زیادی در سطوح مختلف در ایجاد و تشدید آنها دخالت دارد انتظار به جایی است؟ این مقاله تلاش می کند به این پرسش کلیدی پاسخ دهد و فرضیه اصلی نیز در پاسخ به این سئوال این است که به دلیل پیچیدگی بحران های بین الملی و دخالت تعداد زیادی از متغیرها و بازیگران در سطوح فردی ، دولتی ، منطقه ای ،ساختاری و نهادی ، اکتفا به یک نظریه واحد برای تبیین آنها درک ناقص و ضعیفی از علل ایجاد و گسترش و شیوه های مدیریت این بحران ها ارائه می کند؛ به همین دلیل با استفاده از رهیافت گلچین گرایی بهتر می توان به تبیین بحران های بین المللی پرداخت.
"گلچین گرایی","بحران بین المللی "," فرانظریه","نظریه روابط بین الملل"
https://www.iisajournals.ir/article_124843.html
https://www.iisajournals.ir/article_124843_cf61b18032157def7b512e9184943e22.pdf
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
10
4
2021
02
19
نظریهپردازی تجربی در روابط بینالملل
39
80
FA
بهرام
عین الهی معصوم
دانشجوی دکتری گروه روابط بین الملل، دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
bahram.einolahy@yahoo.com
احسان
کاظمی
استادیار گروه علوم سیاسی، دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.
e.kazemi@scu.ac.ir
10.22034/irr.2021.122838
آنچه در علوم اجتماعی، به طور عام، و در رشتۀ روابط بینالملل، به طور خاص، بسیار مورد توجه بوده نظریه است اما فرایند ساختن یا شکلگیری این نظریه، یعنی نظریهپردازی، مورد غفلت دانشمندان این حوزه بوده است. در رابطه با نظریهپردازی و آغاز آن بین دانشمندان علوم اجتماعی اختلاف نظر وجود دارد، در حالیکه چشمانداز گرایان آغاز علم و نظریهپردازی را نظریه تصور میکنند، تجربهگرایان نظریه را مسبوق بر مشاهده میدانند. نظریهپردازی تجربی فرایندی است که از مشاهده آغاز شده و به نظریه ختم میشود و در این فرایند مراحل مختلفی وجود دارد که به طور کلی دو مرحلۀ زمینۀ اکتشاف و زمینۀ داوری را در بر میگیرد. نظریۀ تجربی در صدد تبیین رابطۀ اجزاء واقعیت مورد مطالعه و تبیین چرایی عملکرد قانون یا قوانین مبین واقعیت است. همچنین نظریه از قدرت پیشبینیکنندگی برخوردار است که با توسل به قیاس ممکن میشود. در نهایت میتوان از تبیین و پیشبینی نیز فراتر رفته و بر مبنای نظریۀ موجود به سناریونویسی و تجویز راهبردهای مقتضی پرداخت. در این راستا، هدف پژوهش حاضر این است تا با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، فرایند پیشرفت نظریهپردازی، و به تبع، علم را از مشاهده تا تجویز توصیف و تبیین کند.
استقراء قیاس,مشاهده,نظریه,نظریه پردازی
https://www.iisajournals.ir/article_122838.html
https://www.iisajournals.ir/article_122838_c95171b014e522e2df19312dd3706763.pdf
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
10
4
2021
02
19
بررسی پارامترهای سیاسی-اقتصادی افول ایالات متحده آمریکا
81
124
FA
شهره
پیرانی
0000-0001-8287-2600
استادیار گروه علوم سیاسی و مطالعات انقلاب اسلامی دانشگاه شاهد تهران
sh.pirani@shahed.ac.ir
سید عبداله
رضوی
استادیار گروه اقتصاد و مدیریت انرژی دانشگاه صنعت نفت
srazavi@put.ac.ir
10.22034/irr.2021.122839
به همان اندازه که برآمدن و ظهور قدرت ها در عرصه جهانی امری طبیعی است، افول و فرود آنها نیز امری طبیعی است. عوامل متعددی بسته به نوع قدرت برتری در این صعود و افول نقش دارند؛ جنگ، اقتصاد، هزینههای ناشی از ابرقدرت بودن، سیاستهای جهانی، افول ایدئولوژی ها و مواردی از این دست از مهمترین دلایل این افول هستند. ایالات متحده آمریکا که دوران صعود در عرصه جهانی را از قرن نوزدهم آغاز کرده بود، پس از پایان جنگ سرد و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان یک قدرت هژمون در عرصه بینالملل شناخته شد. با این وجود از همان زمان نشانه هایی مبنی بر افول این قدرت نیز قابل مشاهده بود. مطالعات نشان داده که ایالات متحده از نظر شاخصهای سیاسی همانند دمکراسی، حقوق بشر، قدرت نرم (آموزش، تحصیلات تکمیلی و تعداد دانشجویان خارجی،کمک به کشورهای کمتر برخوردار و...)، قدرت نظامی(بودجه نظامی و هزینههای نظامی قدرتهای رقیب) ، قدرت اقتصادی و سایر شاخص های برتری هژمونیک، فاصله اش با سایر رقبای جهانی در حال کاهش است. مقاله حاضر درصدد است عوامل سیاسی- اقتصادی این کشور که منجر به افول اقتصادی را بررسی نموده. سوال اصلی ما این است که عوامل موثر سیاسی- اقتصادی افول هژمون آمریکا کدامند؟ روش این مقاله کیفی از نوع توصیفی تحلیلی است که از منابع اسنادی و کتابخانه ای برای پاسخ به سوال اصلی بهره می برد.
افول,امریکا,بدهی,نابرابری,لیبرالیسم
https://www.iisajournals.ir/article_122839.html
https://www.iisajournals.ir/article_122839_b640dd46373e4c35a4e37ec535208564.pdf
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
10
4
2021
02
19
موانع فزاینده ى منطقهگرایی درون زا در خاورمیانه از منظر مکتب کپنهاگ
125
146
FA
سید محمد
حسینی
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
hosseini.seyed.m@gmail.com
10.22034/irr.2021.122840
این مقاله در نظر دارد با بهره از نظریه امنیتی کپنهاگ به عوامل مؤثر بر منطقهگرایی درونزا بپردازد و از آن زاویه، دو روند منطقهگرایی درونزا و برونگرا در خاورمیانه را آسیبشناسی نماید. راهکار اصلی نویسنده برای آغاز منطقهگرایی درونزا، آغاز سیاست همسایگی از جانب قدرتهای مؤثر منطقهای است که مستظهر به قدرت فرهنگی و تمدنی هستند. ایران همان قدرت منطقهای است که اولأ مستظهر به قدرت فرهنگی و تمدنی است و ثانیأ آزادشدن قدرت آن در گرو کاهش تنشهای منطقهای، کاهش مداخلات قدرتهای برون منطقهای و آغاز فرایند منطقهگرایی درونزا و یا دروننگر است. پرسش اصلی مقاله عبارت است از: مهمترین موانع منطقهگرایی درون زا در غرب آسیا چیست و جمهوری اسلامی ایران چگونه میتواند سیاست همسایگی به منظور تحقق منطقهگرایی درونزا در غرب آسیا را فعال کنند؟ در پاسخ به این سوال این فرضیه را در محک آزمون قرار دادهایم که: تعارضات ساختاری فعال در منطقه، اقتصاد غیر مکمل، سبک زندگی متعاکس و الگوی دوستی و دشمنی متناقض مهمترین موانع منطقهگرایی درونزا در خاورمیانه است. همچنین اعتماد به نفس الیت سیاسی قدرتهای منطقهای، مستهظر به فرهنگ و تمدن قوی برای آغاز سیاست همسایگی، ظرفیت های مادی و معنوی لازم برای اعتماد سازی و مشارکت طلبی و تلاش برای کاهش تنشهای منطقهای در یک فرآیند بطیئیی، کاهش مداخلات منفی قدرتهای خارجی در غرب آسیا را فرآهم میکند و زمینههای لازم را برای تحقق منطقهگرایی درونزا فراهم میکند. در این مقاله به پیامدهای روند عادی سازی اعراب با اسرائیل برای منطقهگرایی نیز پرداخته میشود
منطقه گرایی,برونگرا,خاورمیانه,ایران,مکتب کپنهاگ
https://www.iisajournals.ir/article_122840.html
https://www.iisajournals.ir/article_122840_d47c2df325c7859c333219e783a37821.pdf
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
10
4
2021
02
19
نهادهای اجرائی و نظارتی انتخابات در ایران و ترکیه
147
176
FA
هاوری
مدرس
دانشجوی دکتری علوم سیاسی، گرایش سیاستگذاری عمومی، گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
hawre.modarres@gmail.com
جلیل
نائبیان
استاد و عضو هیأت علمی، گروه تاریخ، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.
jnayebian@gmail.com
پرویز
احدی
استادیار گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز ایران
parvizahadi@yahoo.com
10.22034/irr.2021.122852
بحث نظارت و اجرای انتخابات به عنوان ابزاری قدرتمند در ترویج دموکراسی، حقوق سیاسی و حکمرانی اصولی میباشد. بررسی و آسیبشناسی این بحث، خطرات و چالشهای درگیر با اعمال و تاکتیکهای نهادهای متولی این امور از اهم دغدغههای حکمرانان و نخبگان سیاسی میباشد. در این میان استفاده از تجارب کشورهایی که فضای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مناسبی در خور فضای سیاسی کشور ایران را دارند، گزینه مفیدی میباشند. . ایران و همسایه غربی آن ترکیه، پروسههای مشابهی در بنای دولت-ملتهای مدرن خود سپری کردهاند. تشابهات تاریخی، سیاستهای استقلالطلبانه دو کشور در مقابل امپریالیسم، اشتراکات قومی، دینی و در برخی موارد حتی زبانی گواه این است که شباهتهای دو کشور پدیدهی جدیدی نیست. در این مقاله با رویکردی تطبیقی، به مقایسه نهادهای نظارتی و اجرایی ایران و ترکیه پرداخته و عملکرد این نهادها را مورد بحث قرار میدهیم
انتخابات,قانون اساسی,اجراء,نظارت,ایران,ترکیه
https://www.iisajournals.ir/article_122852.html
https://www.iisajournals.ir/article_122852_84ee73746fd46cfbe8b8cc3d059a2746.pdf
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
10
4
2021
02
19
کژکارکردهای وهابیسم و تعمیق شکاف بن سلمان با وهابیون عربستان سعودی
177
204
FA
عبدالرضا
عالیشاهی
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
abdolreza.alishahi@yahoo.com
ابراهیم
برزگر
استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی
barzegar@atu.ac.ir
محمدباقر
خرمشاد
https://orcid.org/00
استاد علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
mb.khorramshad@gmail.com
عباسعلی
رهبر
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
aa.rahbar@atu.ac.ir
10.22034/irr.2021.122856
حضور محمد بن سلمان در مقام ولیعهدی و اصلاحات وسیع وی، نظام سعودی را با تحولات عمیقی مواجه نموده و جایگاه علمای اعظم وهابی را با تهدیدات عمده ای مواجه نمود به همین سبب، مقاله حاضر تلاشی است برای پاسخ به این سوال که جایگاه وهابیسم سنتی در عربستان سعودی از زمان به روی کارآمدن محمد بن سلمان در مقام ولایتعهدی چه تغییراتی کرده است؟ فرضیه نویسندگان تاکیدی است بر این مسئله که از زمان تصدی ولایتعهدی بن سلمان، شکاف ها میان او و وهابیون تعمیق یافته است. روش تحقیق مقاله تحلیلی توصیفی و یافته های مقاله بر اساس تئوری جستاری اسپریگنز نشان دهنده چهار مرحله کلان است. در مرحله نخست؛ وهابیسم سنتی و ایدئولوگ های محافظه کار آن مشکل بزرگ عربستان برای توسعه و الگوبرداری از غرب هستند. در مرحله دوم بن سلمان معتقد است که دامنه اختیارات گسترده علمای وهابی، بافت مذهبی و فقدان حضور طبقات روشنفکر و حامی تفکرات اصلاحات، علل و عوامل این مشکلات می باشد. در مرحله ترسیم ذهنی آرمانشهر بن سلمان معتقد است بایستی به تحقق سکولاریسم و شخصی سازی مذهب در عربستان، توقف تدریجی صدور ایدئولوژی وهابیسم و بنیادگرایی به کشورهای منطقه و الگو سازی سکولاریسم سعودی برای اعراب خاورمیانه اقدام نماید و در نهایت در مرحله چهارم یا ارائه درمان بن سلمان عقیده دارد بایستی به کاهش چشمگیر دامنه اختیارات علمای اعظم وهابی، احیای حقوق زنان، کمرنگ شدن ارزش های دینی و اسلامی، شکلگیری طبقه جدید روشنفکران حامی غرب و حذف تدریجی آموزه های وهابیسم از نظام آموزشی عربستان سعودی مبادرت نماید.
عربستان سعودی,وهابیسم سنتی,محمد بن سلمان
https://www.iisajournals.ir/article_122856.html
https://www.iisajournals.ir/article_122856_164d85a1b97da681dc83a4fbf7cf5c68.pdf
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
10
4
2021
02
19
شورای مردمنهاد صلح و امنیت بینالمللی، رویکردی سیستمی و استراتژیک به حلوفصل بحرانهای هژمون ساخت عرصه بینالملل
205
240
FA
غلامرضا
کحلکی
دانشجوی دکتری روابط بین الملل، گروه حقوق و علوم سیاسی، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایران
phdkahlakireza@hotmail.com
عبدالرضا
بای
دانشیار علوم سیاسی و روابط بین الملل، گروه حقوق و علوم سیاسی، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایران.(نویسنده مسئول).
phd_bay1979@yahoo.com
علی
محمد زاده
استادیار علوم سیاسی و روابط بین الملل، گروه حقوق و علوم سیاسی، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایران.
a.mohammadzadeh75@gmail.com
10.22034/irr.2021.122837
اختلافها در عرصه ملی امری اجتنابناپذیر هستند؛ اما ناکارآمدی روشهای رایج حلوفصل اختلافها در سطح ملی و نیز عدم موفقیت مداخلههای بینالمللی، سرایت آنها را به عرصه بینالملل به دنبال دارد؛ با عبور اختلافها از مرز تعارض و ورود به محدوده بحرانی، کنشهای کنشگران جامعه بینالملل از تعادل خارجشده و درنتیجه، صلح و امینت در عرصه بینالملل به چالش کشیده میشود. نوشتار پیش رو، تلاش می کند تا به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان در وضعیتی که رویکردهای هژمون گرایانه در عرصه بین الملل تشدید بحران ها را موجب می شوند، از سرایت اختلاف های ملی به عرصه بین الملل و ایجاد تعارض و بحران در سازمان جامعه بین المللی ممانعت به عمل آورد؟ در این پژوهش، با روشی کاربردی و از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، ضمن بررسی روشهای رایج حلوفصل اختلافهای بینالمللی، مدل استراتژیکی پیشنهاد می شود تا از رهگذر آن، بتوان تحقق صلح و امنیت بینالمللی را در عرصه جهانی تجربه کرد. در واقع، نظر به ناکارآمدی روش های رایج حل و فصل اختلاف ها در عرصه بین الملل، نوشتار پیش رو، پیشنهاد تشکیل «شورای مردمنهاد صلح و امنیت بینالمللی» را ارائه مینماید؛ پیشنهادی که به منظور تحقق عرف فطری موجدِ صلح و مبتنی بر رویکردی جامع، سیستمی و استراتژیک ارائه میشود. پیشنهادی که به آینده تعلق دارد...
"اختلاف",تعارض و بحران بین المللی,صلح و امنیت بین المللی,رویکرد سیستمی و استراتژیک,شورای مردمنهاد صلح و امنیت بینالمللی
https://www.iisajournals.ir/article_122837.html
https://www.iisajournals.ir/article_122837_a6ae6bc050daca511167176947895d17.pdf
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
10
4
2021
02
19
توسعه زنجیره ارزش محصولات کشاورزی صادرات محور در راستای تحولات جهانی مبتنی بر سیاستهای اقتصاد مقاومتی
241
268
FA
فیروزه
حاج علی اکبری
استادیار گروه مدیریت، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران
firouzehaliakbari@gmail.com
سحر
اسدزاده منجیلی
دانشجوی دکتری مدیریت بازرگانی (گرایش بازاریابی)، گروه مدیریت، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران
asadzadeh.manjili@gmail.com
محمد
طالقانی
دانشیار گروه مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
m.taleghani454@yahoo.com
مهران
مهدی زاده
کارشناس ارشد مدیریت صنعتی دانشگاه گیلان، مدرس دانشگاه های پیام نور و علمی کاربردی استان گیلان، رشت، ایران
mehranmehdizade@yahoo.com
10.22034/irr.2021.122843
توسعه و مقاومسازی زنجیرههای ارزش محصولات کشاورزی میتواند به عنوان یک ابزار قدرتمند در راستای کاهش فقر و مبارزه با چالش امنیت غذایی و تابآوری در مواقع بحرانی و شوکآور به ویژه در کشورهای در حال توسعه مورد توجه قرار گیرد و به اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی مبنی بر درونزا و بروننگر بودن کمک کند و بیتوجهی به آن باعث کاهش سرمایهگذاری و از بین رفتن فرصتهای شغلی شود. در این راستا، اهداف پژوهش شناسایی عوامل مؤثر داخلی و خارجی زنجیره ارزش محصول استراتژیک چای و ارائه راهبردهایی برای توسعه پایدار زنجیره ارزش این محصول جهت رونق تولید در نظر گرفته شد؛ زیرا این موضوع به لحاظ تحقق سیاستهای کلان نظام از نظر اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی، رقابتی و سیاسی- امنیتی از اهمیت بالایی برخوردار است. لذا پژوهش بلحاظ هدف کاربردی، از نوع پیمایشی- تحلیلی و در آن از رویکرد کیفی بهره گرفته شد. بدین ترتیب ابتدا مروری بر مبانی نظری و پیشینه پژوهش انجام گرفته و با بهرهگیری از رویکرد تحلیلی مقایسهای، زنجیرههای ارزش چای کشورهای برتر بررسی شد؛ سپس برای گردآوری دادهها، ابتدا نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدها طی جلسات هماندیشی انفرادی و گروهی (طوفان ذهنی) احصاء و به منظور جمعبندی عوامل داخلی و خارجی، فرمهای نظرسنجی میان خبرگان صنعت چای توزیع گردید. پس از گردآوری فرمها، 12 نقطه قوت، 24 نقطه ضعف، 21 فرصت و 24 تهدید جمعبندی و در راستای ساماندهی و توسعه آن،راهبردهای یکپارچگی استراتژیک/ بهینه سازی بخشهای تولیدی و راهبردهای تولید صادراتمحور و رسوخ در بازار ارائه گردید.
زنجیره ارزش,محصولات صادرات محور,سیاست های اقتصاد مقاومتی
https://www.iisajournals.ir/article_122843.html
https://www.iisajournals.ir/article_122843_f93b6df0c6f6cb1af612912b2bd88b18.pdf
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
10
4
2021
02
19
نقش دیپلماسی مسیر دوم در مناسبات ایران و آمریکا: مطالعه موردی دیپلماسی ورزشی(2019-1998)
269
290
FA
سودابه
مختاری
دانشجوی دکتری روابط بین الملل،گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، واحد بین الملل کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، جزیره کیش، ایران
sodabe_mokhtari@yahoo.com
گارینه
کشیشیان سیرکی
0000-0001-8645-7295
گروه علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، تهران، ایران
g.keshishyan71@gmail.com
10.22034/irr.2021.125218
امروزه، کاربرد قدرت نرم و بومیسازی آن در تحولات نظام اقتصادی - سیاسی جهانی ضرورتی انکارناپذیر است که آن را در سه بعد فرهنگی، اقتصادی و سیاسی میتوان مورد بررسی قرار داد. یکی از متغیرهای فرعی در بخش فرهنگی، ورزش میباشد. همچنین با تغییر شکل منازعات بعد از جنگ سرد، دیپلماسی مسیر اولکه روشی برای حل منازعات بر سر منافع و قدرت است به تنهایی قادر به حل منازعات نبود. از این رو روشهای دیگری از جمله دیپلماسی مسیر دوم با هدف رفع ابعاد ریشهای منازعه به کمک دیپلماسی رسمی آمده و نقش مکمل را ایفا نمود. این تکنیک که توسط افراد غیررسمی و در محیطهای غیررسمی صورت میگیرد یکی از گامهای مؤثر در راستای فراهمآوردن زمینه صلح در سطوح رسمی است و یکی از گونههای دیپلماسی مسیر دوم، دیپلماسی ورزشی است. این پژوهشکه به روش کیفی و با استفاده از شیوه تئوری داده بنیان انجام گرفته، به دنبال پاسخ به این سئوال استکه نقش دیپلماسی مسیر دوم در مناسبات ایران و آمریکا، در حیطه دیپلماسی ورزشی چیست؟ ابزار تحقیق مصاحبه بوده و جامعه آماری مدیران ورزشی میباشند. نتایج تحقیق نشان داد که چهار ردیف گسترده شامل توسعه چندجانبه، همبستگی، مدیریت ارتباطات و پرستیژ بین المللی با زیرطبقههای خود به عنوان مؤلفههای اصلی دیپلماسی مسیر دوم در مناسبات ایران و آمریکا مؤثرترند، و دیپلماسی مسیر دوم، بخصوص دیپلماسی ورزشی میتواند اثرگذاری به مراتب بیشتری در شرایط بحرانی داشته باشد؛ جاییکه دیپلماسی رسمی قادر به حل منازعات منافع و قدرت نمیباشد.
دیپلماسی مسیر دوم,دیپلماسی ورزشی,مناسبات ایران و آمریکا
https://www.iisajournals.ir/article_125218.html
https://www.iisajournals.ir/article_125218_2120fafe0c00924df2ac74ceb2e713df.pdf
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
10
4
2021
02
19
تدوین سناریوهای آینده صلح و امنیت نظام بینالملل معاصر با تأکید بر مؤلفههای امنیت جامع
291
316
FA
خادم علی
تهذیبی
گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، واحد بین الملل کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، جزیره کیش، ایران
khadem_ali_tahzibi@yahoo.com
رضا
سیمبر
0000-0001-5111-1075
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه گیلان
simbar@guilan.ac.ir
10.22034/irr.2021.128057
پژوهش حاضر درصدد تدوین سناریوهای آینده صلح و امنیت نظام بینالملل معاصر با تأکید بر مؤلفههای امنیت جامع است. از این منظر پس از بسط فضای مفهومیموضوع، ضمن بررسی مؤلفههای مؤثر بر امنیت از جمله سه مؤلفه اقتصاد، محیط زیست و حقوق بشر، بر اساس روش سناریو نویسی سناریوهای محتمل آینده امنیت بینالملل را مشخص خواهد نمود. یافتههای تحقیق حکایت از آن دارند که اولاً؛ امنیت جامع، رهیافتی است که در آن به مقوله امنیت، صرفاً از نگاه سیاسی و نظامی نگریسته نمیشود، بلکه مؤلفههای درهم تنیدهای همچون حقوق بشر، اقتصاد جهانی و محیط زیست را در خود جای داده است، ثانیاً؛ مقوله امنیت در نظام بینالملل معاصر علیرغم تلاشهای صورت گرفته برای تحقق جامعیت آن، هنوز عمدتاً نظامی و سیاسیمحور است. این موضوع سبب شده تا امنیت در اشکال سیاسی و نظامی نتواند صلح و ثبات را در نظام بینالملل محقق کند، بلکه مؤلفههای امنیت جامع همچون حقوق بشر، اقتصاد جهانی و محیط زیست است که میتواند تأمینبخش صلح و امنیت برای آینده نظام بینالملل معاصر باشد. این مقاله به این نتیجه رسیده است که با توجه به رشد فزاینده بحرانهای زیست محیطی در سطح جهان، سناریوهای مرتبط با محیط زیست در امنیت آیندهِ نظامِ بینالملل معاصر محتمل و مرجح است و لذا بحرانهای محیط زیستی تأثیر به مراتب بیشتری به-نسبت اقتصاد و حقوق بشر برامنیت بینالمللی خواهد داشت.
امنیت بینالملل,مؤلفههای اقتصادی,مؤلفههای حقوق بشری,مؤلفههای محیط زیستی,سناریوهای احتمالی
https://www.iisajournals.ir/article_128057.html
https://www.iisajournals.ir/article_128057_cbbc6a5334c332b5e8faa755946b7dc1.pdf
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
10
4
2021
02
19
مدیریت ریسکهای بانکها و موسسات مالی در پرداخت بر مبنای اعتبارات اسنادی در تجارت خارجی
317
338
FA
غلامرضا
کریمی
دکترا حقوق خصوصی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال.
rezaakarimi708@gmail.com
10.22034/irr.2022.356023.2244
اعتبارنامه اسنادی به عنوان یکی از مهمترین روشهای پرداخت در تجارت خارجی محسوب میشود که در طول دهههای متوالی کارکرد موفقیت آمیز آن در مدیریت ریسکهای معامله، مورد توجه فعالان در تجارت خارجی بوده است. با این وجود این روش پرداخت در خصوص اطراف اعتبار اسنادی و از جمله بانکها نتوانسته تمام ریسکهای همراه با این روش پرداخت را پوشش دهد که در صورت عدم توجه به آنها، منافع بانکها ممکن است به نحو قابل توجهی تضییع شود و یا امکان دست یابی به منافع بانکها بسیار دشوار شود. در این راستا ضمن توجه به ریسکهای متعددی که بانکها در پروسه پرداخت بر مبنای اعتبارنامه اسنادی با آنها مواجه هستند، ارائه راهکارهای عملی در خصوص چگونگی مدیریت این ریسکها در این مقاله مورد توجه قرار داده شده است. مطالبه ارائه شده در این مقاله نشان میدهد با اتخاذ اقدامات مناسب، میتوان امکان تحقق ریسکهای اعتبارنامه برای بانکها را تا حد قابل توجهی کاهش داد و از این جهت به بانکها توصیه میشود در پروسه پرداخت بر مبنای اعتبارنامه، همواره به راهکارهای ارائه شده برای مدیریت ریسکها توجه داشته باشند. تا از این طریق در مالیه بین المللی و تجارت و بازرگانی دولت ها قادر شوند که از عدم قطعیت در مراودات مالی و بانکی در قلمرو ملی و بین المللی بکاهند.
مالیه بین المللی,تجارت خارجی,اعتبارات اسنادی
https://www.iisajournals.ir/article_154982.html
https://www.iisajournals.ir/article_154982_58d60e7831cf4ba373ab1e3f39a8e503.pdf
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
10
4
2021
02
19
جهت گیری سیاست های رسانه ای دولت های احمدی نژاد و روحانی با تاکید بر مساله هسته ای
339
361
FA
علی
رئیسی فر
دانشجوی دکتری، گروه علوم سیاسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.
ali.raiese57@gmail.com
بهمن
کشاورز قاسم آبادی
استادیار، گروه علوم سیاسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.
bahman.keshavarz24@yahoo.com
سید فرشید
جعفری پایبندی
استادیار، گروه روابط بینالملل، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.
fjafariz@gmail.com
مهدی
خوش خطی
استادیار، گروه علوم سیاسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.
m.khoshkhatti@yahoo.com
10.22034/irr.2022.374430.2304
دولت محمود احمدی نژاد و دولت حسن روحانی در زمینه های سیاسی اقتصادی و فرهنگی جهت گیری های متفاوتی داشته اند. این مقاله به جهت گیری کلی رسانه ای دوره احمدی نژاد و دوره روحانی پرداخته است و در این راستا این سوال را مطرح می کند که جهت کلی سیاست های رسانه ای دوره احمدی نژاد و دوره روحانی چه تفاوتی دارد؟ در پاسخ اسن فرضیه به آزمون گذاشته شده است که جهت کلی سیاسـت رسانه ای دولت احمدی نژاد بر اقناع افـکار عمومی داخلی پایه گذاری شد و اجماع جهانی علیه بـرنامه هـسته ای ایران را در پی آورد، امـا دولت روحـانی بـا تـاکیـد همزمان بر اقناع افکار عمومی داخلی و خارجی، موجبات شکستن اجمـاع جهـانی علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد. در این مقاله بر مبنای نظریه سازهانگاری و با بهرهگیری از روش تحلیلی - مقایسهای، بر سیاستهای رسانهای دولتهای احمدینژاد و روحانی تمرکز شده است. و باتوجه به اهمیت و برجستگی مساله هسته ای جمهوری اسلامی ایران در این دو دوره بسیاست های رسانه ای دو دولت مذکور حول این مساله مورد توجه قرار گرفته است. یافته های این مقاله نشان می دهد که در موضوعات کلان ملی سیاست رسانه ای در جهت منافع ملی باید علاوه بر اقناع داخلی بر اقناع کنشگران ذی نفع خارجی نیز توجه داشته باشد.
دوره روحانی,دوره احمدی نژاد,سیاست رسانه ای,گفتمان سیاسی
https://www.iisajournals.ir/article_162407.html
https://www.iisajournals.ir/article_162407_a9ab97b73aecd4980422581b9cf38af1.pdf
انجمن ایرانی روابط بین الملل
پژوهش های روابط بین الملل
2251-8444
2981-006X
10
4
2021
02
19
اقدامات سیاست مداران روسیه برای پیشبرد اهداف سیاسی دراشغال تبریز در جنگ جهانی اول
363
377
FA
علی
تاروردی نسب
دانشجوی دکتری گروه تاریخ، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران
alitarverdi@yahoo.com
معصومه
قره داغی
0000-0001-8321-4562
استادیار گروه تاریخ، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران
drmasomehgharahdaghi1@yahoo.com
عباس
قدیمی قیداری
استاد گروه تاریخ، دانشکده حقوق و علوم اجتماعی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
ghadimi@tabrizu.ac.ir
نازلی
اسکندری نژاد
استادیار گروه تاریخ، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران
nazli.eskandarinejad@yahoo.com
10.22034/irr.2022.309889.2062
در این مقاله کوشش شده است، خلاصه عملکرد روسها در ایران، مبنای تحلیل اندیشههای آنان قرار گیرد، به عبارت دقیقتر، مبانی فکری روسها، در حوزههای اخلاق فردی و رعایت حقوق انسانی، حکومت و سیاست خارجی، طبق تجلیات رفتاری آنان تبیین شده است؛ بررسیهای اجمالی، اثبات کننده این است که چارچوب نظری آنان، بر آنچه ما امروز «ضد ارزشها» مینامیم، استوار بوده است؛ بدین ترتیب بر اساس شواهد گردآوری شده در این مقاله، حفظ کرامت انسانی، جایگاهی در تفکرات آنان ندارد، و رذایل اخلاقی در رفتارهای آنان موج می زند و ضد ارزش تلقی نمیشود، از جمله دروغ گویی، توسل به زور، نیرنگ و دیگر رذیلت های اخلاقی، از سوی دیگر، قانون گریزی و قانون ستیزی در روابط خارجی، شالوده فکری آنان را تشکیل میدهد؛ لذا رسیدن به اهداف از پیش، تعیین یا طراحی شده، بر رعایت قانون مقدم شناخته میشود و خود محوری بر قانون محوری ارجحیت دارد، از این رو، نتوانستهاند، کارنامه درخشانی از خود به یادگار بگذارند و از قدرت خویش، در ظلم به دیگران استفاده کردهاند چون پیروزی خود را در شکست دیگران تلقی نمودهاند در حالی که اگر تدبیر صحیح داشتند، پیروزی خود را همگام با پیروزی دیگران میدانستند و به جای آشوب آفرینی، طرح صلح و صفا را برای جهانیان و ایرانیان ومشخصا شهر تبریز با توجه به قدرتی که داشتند، اجرا میکردند. این مقاله به روش تبیینی انجام شده است و روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است
جنگ جهانی اول,روس ها,تبریز,روابط خارجی,سازمان های بین المللی
https://www.iisajournals.ir/article_175297.html
https://www.iisajournals.ir/article_175297_cdf350d3769ece0a68dfff8bfddadba1.pdf