انجمن ایرانی روابط بین المللپژوهش های روابط بین الملل2251-84443720130321The Evaluation of Social Action from the Perspective of Social Constructionismکنش اجتماعی از منظر معنا و برساختگرایی اجتماعی93541919FAاحمد نقیبزادهاستاد علوم سیاسی دانشگاه تهرانزهرا خشکجاندانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی دانشگاه تهرانJournal Article20140204This paper introduces social constructionism as an approach to study political and social sciences. The main approach of this methodology is to concentrate on constructions (and not structures) and meanings (semantic constructs) in the socio-political processes and actions. <br /> It inherits the role of structures and functions from structurism and functionalism both of which fail to take into account the socio-political analysis. But social constructivism accentuates everything that creates the meaning, identity and consciousness in political behaviors and phenomena. <br /> Considering the methods of this approach, collective and political behaviors as well as phenomena are analyzed on the basis of their meanings and semantic contexts. Therefore, it is necessary to focus on the important elements constructed their meaning frameworks (which leads to action). <br /> Such an approach may be considered as an interesting collection of social psychology (with emphasis), phenomenology and finally, discourse analysis.مقاله حاضر دربرگیرنده بحثی فشرده و کلی درباره معرفی برساختگرایی اجتماعی به عنوان یک رویکرد و روش پژوهش در علوم اجتماعی و سیاسی است. انتخاب این عنوان برای واژه انگلیسی social constructionismبه دلیل تمرکز این رویکرد بر روند برساخت معنا و کنش، در بستر و بافت فرهنگی ـ تاریخی جامعه (به عنوان متنی که کنش در آن صورت گرفته) است.<br /> <br /> تمرکز اصلی این رویکرد، بیش از توجه به پارادایمهای مربوط به ساخت، ساختار و کارگزار در تحلیل وقایع اجتماعی و سیاسی (مانند آنچه مورد تأکید ساختارگرایی یا نهادگرایی است). بر برساختهای معنایی و رفتاری (و آنچه موجد معنا در فرایند تعاملات اجتماعی و سیاسی میباشد) است. بهنوعی، جابهجایی تأکیدها از ساخت و ساختار به برساخت و معنا و توجه به نقش آن در فرایند شکلدهی به کنشهای اجتماعی یا حتی فردی، رویکرد مورد علاقه برساختگرایی اجتماعی است.https://www.iisajournals.ir/article_41919_48b1ade319905fa942fce97dcdb9c084.pdfانجمن ایرانی روابط بین المللپژوهش های روابط بین الملل2251-84443720130321Systemic cycle of power, strategic stability
and arms control regime in the Middle Eastچرخه سیستمی قدرت، ثبات استراتژیک و رژیم کنترل تسلیحات در منطقه خاورمیانه366541920FAفرهاد قاسمیدانشیار روابط بین الملل دانشگاه تهرانزهرا پوردستکارشناس ارشد مطالعات منطقه ای دانشگاه شیرازJournal Article20140204Existence of security dilemma has caused the countries' concentration on formation of security regimes. But, the international system has some qualities which have a direct effect on the formation, efficiency and inefficiency of such security regimes. Among all, systematic power cycle is one of the most important qualities of the international and regional system which has a direct impact on the above subject. It is worth mentioning that various kinds of power cycle lead to the formation of different strategic environments. These environments can function as facilitators or barricades to such regimes. The Middle East Regional System is not an exception to the fact. Consequently, the main question is that how the above cycle at its international and regional level has affected the formation, efficiency and inefficiency of regional arms control regime in the Middle East, as one of the security regime models. While taking the importance of the power cycle into consideration, this thesis surveys the consequences of the power cycle in regard with arms control and disarmament in the region. It is also believed that due to the strategic instability and unrest environment in the Middle East, no background is available for the formation of such regimes.معمای امنیت و پایداری آن، کشورها را متوجه رژیمهای امنیتی کرده است، اما سیستم بینالملل، دارای ویژگیهایی است که این ویژگیها تأثیری مستقیم بر شکلگیری، کارآمدی یا ناکارآمدی چنین رژیمهای امنیتی خواهد داشت. در این میان، چرخه سیستمی قدرت، یکی از مهمترین ویژگیهای سیستم جهانی و منطقهای است که تأثیری مستقیم بر موضوع یادشده دارد. گفتنی است که انواع چرخههای قدرت، سبب شکلگیری محیطهای استراتژیک متفاوتی خواهند شد. این محیطها، میتوانند عامل تسهیلکننده یا مانع چنین رژیمهایی باشند. در این میان، سیستم منطقهای خاورمیانه نیز از چنین موضوعی مستثنی نیست. به همین علت این پرسش اساسی مطرح میشود که چرخه یادشده در سطح جهانی ومنطقهای وتلاقی آنها با یکدیگر چه تأثیری بر شکلگیری، کارآمدی یا ناکارآمدی رژیم منطقهای کنترل تسلیحات وخلع سلاح، بهعنوان یکی از گونههای رژیم امنیتی خواهد داشت؟ به همین منظور، این پژوهش، ضمن توجه به چرخه قدرت به بررسی پیامدهای آن در خصوص رژیم کنترل تسلیحات و خلع سلاح در منطقه میپردازد و بر این باور است که به دلیل اینکه محیط خاورمیانه، با نوعی بیثباتی استراتژیک روبهرو است، زمینههای شکلگیری چنین رژیمی مهیا نیست.https://www.iisajournals.ir/article_41920_80f6413275552618a899c49f536eb0ca.pdfانجمن ایرانی روابط بین المللپژوهش های روابط بین الملل2251-84443720130321The Human Rights Challenge in EU-Iran Relationsچالش حقوق بشر در روابط اتحادیه اروپایی با جمهوری اسلامی ایران از نگاه اسناد اتحادیه اروپا668041921FAمجید بزرگمهریدانشیار دانشگاه بینالمللی امام خمینیعلی عزیزیپژوهشگر روابط بین الملل دانشگاه بین المللی امام خمینیJournal Article20140204For the last three decades, the European Union has been the engine of preparing drafts, collecting signatures and mobilizing its members to ratify human rights resolutions against Iran in the Human Rights Commission and UN General Assembly. The EU allegations on violation of human rights in Iran have negatively affected the bilateral relations. They have also undermined other aspects of the relations to the extent that the EU has linked expansion of trade ties with Iran to the political challenges including the human rights. This research intends to study the challenge based on primary documents of the EU and answer the question about its approach on human rights issues in Iran. We have adopted a library and content analysis approachدر طول نزدیک به سه دهه اخیر، اتحادیه اروپایی همواره موتور محرکه تهیه پیشنویس، گردآوری امضا و بسیج همة امکانات جهت تصویب قطعنامههای حقوق بشری علیه ایران در کمیسیون حقوق بشر، کمیته سوم مجمع عمومی و مجمع عمومی بوده است. از سال 2006 به این سو نیز در تمامی اجلاس شورای حقوق بشر و همچنین فرایند مربوط به بررسی گزارش دورهای همگانی جمهوری اسلامی ایران در سال2010، رویکرد تقابلی خود نسبت به ایران را با درجاتی متفاوت، اما همواره خصمانه و منتقدانه حفظ کرده است.<br /> <br /> این اتحادیه معتقد است گرچه ایران طی سالهای اخیر، تغییرات مثبتی به وجود آورده، ولی سابقه حقوق بشر این کشور (در زمینههایی چون موقعیت زنان، ادعاهای مربوط به استفاده از شکنجه، تحت تعقیب قراردادن برخی اقلیتهای خاص، سرکوب آزادی مطبوعات وغیره) هنوز موجب نگرانی است. اتحادیه باید به عنوان بخشی از تلاش خود برای توسعه روابط نزدیکتر با ایران در گفتوگوهای نزدیک با این کشور، خود را درگیر این مسائل سازد.<br /> <br /> این مسائل باعث شده است که ادعای نقض حقوق بشر همواره در روابط سیاسی دوجانبه تأثیر منفی داشته باشد و این مسئله حتی بر دیگر جوانب روابط نیز تأثیرگذار بوده، تاآنجاکه اتحادیه اروپایی گسترش روابط تجاری با جمهوری اسلامی ایران را به چالشهای سیاسی از جمله حقوق بشر منوط کرده است. این مقاله درصدد است چالشهای روابط دو طرف در زمینه حقوق بشر را با توجه به اسناد درجه یک اتحادیه اروپایی بررسی کرده است و به این سؤال پاسخ دهد که با تکیه بر اسناد، اتحادیه اروپایی چه نگاهی به مسائل حقوق بشر در ایران دارد؟<br /> <br /> درمجموع موارد ادعایی نقض حقوق بشر در ایران از سوی اتحادیه اروپایی بر چند موضوع متمرکز است که عبارتند از ادعای وجود شکنجه و مجازاتهای خشن (اعدام، سنگسار وغیره) و نقض حقوق کودک، ادعای نبود کافی آزادی سیاسی و اجتماعی و نهایتاً ادعای نقض حقوق اقلیتها و تبعیض علیه زنان.<br /> <br /> روش ما در این مطالعه کتابخانهای و تحلیل محتوای اسناد است. استخراج، ترجمه و دستهبندی و تحلیل اسنادنهادهای اتحادیه اروپایی از لابهلای سایتهای این اتحادیه، کاری بس حجیم و سنگین بود که در این مطالعه صورت گرفته است.https://www.iisajournals.ir/article_41921_a52ad53a9862abf1e3b977282792c1cd.pdfانجمن ایرانی روابط بین المللپژوهش های روابط بین الملل2251-84443720130321The Model of Discourse Conversion into the International Communication Actsمدل تبدیل شدن گفتمان به کنشهای ارتباطات بینالملل8111041922FAحسن بشیردانشیار دانشگاه امام صادقجاسم نعمتنیادانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رسانه دانشکده صدا و سیماJournal Article20140204Given the increasing importance of the international communication and its current acts, as an important tool for public diplomacy, acquaintance with this field and the factors influencing on it is vital and strategic. “Discourse” as a demanding and inclusive basis has the potential to convert into the international communication acts. This article aims to present a model depicting the discourse converting into international communication acts. Specifically, we raised this question: with what features and after passing what phases, a discourse obtains the state of influencing the international communications? In this research, using the library and historical method, the evolution of “discourse” and its related concepts were studied and the research findings were integrated round the intended model, regarding the hypothesis that discourse must be compatible with culture and identity, and have a level of inclusiveness to be able to convert into the international communication acts. In the model obtained, it is shown how the discourse should go a long way through the heart of values, culture, national identity and the national interests, so that after modifying and with the help of the supporters convert into the international communication acts. Also, providing definitions and conditions for this complicated process, from beginning to the end, its procedure was depicted and the appropriate discourse to convert into the international communication acts was determined. In the end, we tried to present the way of utilizing this model, in order to develop and foster an appropriate discourse to play a role in the international scene.با توجه به اهمیت روزافزون عرصه ارتباطات بینالملل و کنشهای جاری در آن به عنوان ابزار مهم دیپلماسی عمومی، آشنایی با این عرصه و عوامل تأثیرگذار بر آن، حیاتی و استراتژیک است.<br /> <br /> «گفتمان» به عنوان مبنایی مطالبهگر و فراگیر، توان تبدیل شدن به کنشهای ارتباط بینالملل را دارد. هدف مقاله حاضر، رسیدن به مدل تبدیل شدن گفتمان به کنشهای ارتباطات بینالملل است. در این مقاله به طور مشخص با این سؤال مواجه بودیم که یک گفتمان با چه ویژگیهایی و پس از طی چه مراحلی به اثرگذاری بر ارتباطات بینالملل، دست مییابد؟<br /> <br /> در این تحقیق تحول گفتمان و مفاهیم مرتبط با روش کتابخانهای و تاریخی، بررسی شده و به یافتههای تحقیق پیرامون مدل مورد نظر انسجام داده شده است، با این فرضیه که گفتمان باید سازگاری فرهنگی، هویتی و سطحی از فراگیری داشته باشد تا بتواند به کنشهای ارتباط بینالملل تبدیل شود. در مدلی که در این زمینه به دست آمد، نشان داده شده است که چگونه گفتمان باید مسیری طولانی از دل ارزشها، فرهنگ، هویت ملّی و منافع ملّی طی کند تا پس از جرحوتعدیل، به کمک پشتیبانها به کنشهای ارتباطات بینالملل تبدیل شود. همچنین با ارائه تعاریف و شرایط این فرایند پیچیده، از نقطه آغاز تا آخر، نحوه این فرایند تشریح شده و گفتمان مناسب برای تبدیل شدن به کنش ارتباطات بینالملل مشخص شده است. در پایان هم تلاش بر این بوده است که چگونگی بهرهبرداری از این مدل، برای تولید و پرورش گفتمانی مناسب جهت ایفای نقش در صحنه بینالمللی ارائه شود.https://www.iisajournals.ir/article_41922_32108f6ddbd43b12433e6df5bf679480.pdfانجمن ایرانی روابط بین المللپژوهش های روابط بین الملل2251-84443720130321Egypt’s Muslim Brotherhood Ideological Evolution, and Challenges Aheadسیر تحول ایدئولوژیک اخوانالمسلمین مصر و چالشهای پیشرو11215641923FAمعصومه رادگودرزیاستادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه گیلانJournal Article20140204This paper reviews the most important ideological developments of Egypt’s Muslim Brotherhood party in the seventy years of its political life. This ideological evolution and transformation has been under the influence and interaction with the local, regional and international environment. To understand the reason and depth of these ideological developments, the researcher examined the historical and intellectual milestones of these developments and found that after founding the party and drawing its main lines of political and religious ideology by Al-Bana, the Brotherhood has experienced two ideological fundamental evolutions: 1. Emergence of Sayyid Qutb in the fifties and spread of radicalism in Islamic thoughts, and 2. Formation of a moderate Islamic and neo-interpretive religious movement in the nineties and its religious dominance on the ideological structure of the party in the first decade of twenty first century, which led to some reformations in the manifesto of the party, reception of political pluralism, and acceptance of democratic values as human rights which are recognized by Islam. Furthermore, due to the nature of the party's ideological-political manifesto, researcher identified and addressed the challenges that the Muslim Brotherhood will encounter in the region as a political party. The answers to these challenges are considered effective in the evolution of political Islam and can be counted as another major milestone in the ideological history of the party.مقاله حاضر به بررسی مهمترین تحولات ایدئولوژیک حزب اخوانالمسلمین مصر در طول حیات سیاسی هفتادساله آن میپردازد. این تحول و انتقال ایدئولوژیک تحت تأثیر و در تعامل با محیط داخلی، منطقهای و فضای بینالمللی قرار داشته است. محقق برای درک چرایی و عمق تحولات ایدئولوژیک بالا، به بررسی نقاط عطف تاریخی و فکری که موجد این تحولات بودهاند، پرداخته و چنین دریافته است که اخوانالمسلمین پس از بنیادگذاری حزب توسط البناء و ترسیم خطوط اصلی ایدئولوژیک دینی و سیاسی آن، دو تحول اساسی ایدئولوژیک را تاکنون تجربه کرده است: 1) ظهور سید قطب در دهه پنجاه میلادی و فراگیر شدن اندیشه رادیکالیسم اسلامی؛ 2) شکلگیری جریان اسلامگرای میانهرو و نوتفسیری دینی در دهه نود میلادی و تسلط عقیدتی آنان بر ساختار ایدئولوژیک حزب در دهه اول قرن بیست و یک که به اصلاحاتی در مرامنامه حزبی و پذیرش ایده تکثرگرایی سیاسی و ارزشهای دموکراتیک به عنوان حقوق انسانی پذیرفتهشده در اسلام منجر شد. همچنین محقق با توجه به ماهیت عقیدتی ـ سیاسی مرامنامه حزب، به شناسایی و بررسی چالشهایی پرداخته است که حزب اخوان به عنوان حزبی اسلامی در مسند قدرت با آن مواجه خواهد شد؛ چالشهایی که نوع پاسخگویی به آنها هم میتواند در تحول اسلام سیاسی مؤثر باشد و هم نقطه عطف اساسی دیگری در تاریخ ایدئولوژیک حزب به شمار آید.https://www.iisajournals.ir/article_41923_b0b97fb4cb2e59ab628377bed2e5e0a1.pdfانجمن ایرانی روابط بین المللپژوهش های روابط بین الملل2251-84443720130321The Role of TV in Supporting Iran's Foreign Policyنقش تلویزیون ایران در پشتیبانی از سیاست خارجی ایران در موضوع هستهای15718041924FAداود دعاگویانعضو هیئت علمی دانشگاه علوم انتظامیJournal Article20140204This research aims at two objectives: (1) studying the role of the tone of the global television in the foreign policy which is known as the CNN Effect, and (2) studying the role of Iran's TV in supporting the country's nuclear policy. The question is whether Iran's broadcasting organization has been aware of its role in the nuclear policy process. The researcher used the survey method to collect the viewpoints of political and media experts. It was found that the national TV has taken comprehensive steps to cover the news of the nuclear issue, to generate support in the domestic public opinion and to send political message to other countries. However, it has not employed all its might in supporting Iran's nuclear policy vis-à-vis other global networks which use high techniques and public diplomacy to affect Iran's public opinion.این تحقیق دو هدف عمده را دنبال میکند؛ هدف اول در واقع بررسی ادبیات جایگاه تلویزیون جهانی در سیاست خارجی است که به نظریه CNNمعروف است و هدف دوم بررسی نقش تلویزیون ایران در پشتیبانی از سیاست هستهای جمهوری اسلامی ایران است. بر مبنای تئوریهای موجود، تلویزیون میتواند با بهرهگیری از فناوریهای تصویری و جلب حمایت افکار عمومی داخلی و بینالمللی و نیز پوشش زنده اخبار و اطلاعرسانی سریع، نقش حمایتی و کاتالیزور را در چرخه سیاست خارجی بازی کند. حال این سؤال مطرح میشود که آیا تلویزیون ایران واقف به نقش خود در چرخه سیاست هستهای است؟ برای پاسخ به این سؤال، محقق با استفاده از روش پیمایشی به جمعآوری نقطه نظرات اندیشمندان سیاسی و رسانهای کرده است و نتیجه میگیرد که در وضعیت فعلی، اگرچه تلویزیون ایران تلاشهای گستردهای را در زمینه پوشش اخبار هستهای و جلب حمایت افکار عمومی داخلی از برنامههای هستهای انجام داده است و تاحدودی ضمن ارسال پیامهای سیاسی برای دیگر کشورها، نقش پشتیبانی از سیاست هستهای را ایفا کرده است؛ ولی در مقابل دیگر شبکههای جهانی (که از تکنیکهای بالای تصویری برخوردارند و از دیپلماسی عمومی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی ایران استفاده میکنند) از تمام تواناییهای خود در پشتیبانی از سیاست هستهای ایران استفاده نکره است.https://www.iisajournals.ir/article_41924_c2590e11d5395868114e401b306d1595.pdf